اقتصاد سياسي به زبان ساده(3)
وبلاگ آموختن:حال ببينيم براي توليد به چه چيزهايي نياز داريم. هر شخصي که بخواهد کالايي توليد کند بايد مواد اوليهي آن کالا تهيه نمايد تا بتواند کالايش را توليد نمايد. کالاهايي که اين شخص براي توليد کالاي مورد نظر لازم دارد خريد نمايد عبارتند از: کالاي مادهي خام مانند چرم براي ساخت مثلا" کفش، کالاي نيروي کار که در بازوان و مغز کارگر قرار دارد، کالاي ابزار و وسايل، مستقر در محل ساختمان کارخانه.
پس به طور خلاصه براي توليد کفش ابتدا نيروي کار لازم است. علاوه بر نيروي کار، موضوع کار و سپس وسايل کار لازم داريم. وقتي انسان ميخواهد کالاي خاصي مثلا" کفش توليد کند، ابتدا و قبل از هر چيز ميداند که بايد کار کند؛ بدون کار چيزي توليد نميشود. اما روي چه چيزي بايد کار کند؟ يعني روي چه چيزي بايد کار کند تا آن را تبديل به کالاي مورد نظرش (کفش) نمايد؟
به آن چيزي که انسان بايد روي آن کار کند تا تبديل به کالاي مورد نظرش گردد، موضوع کار ميگويند. مثلا" خياط براي دوختن لباس، روي پارچه کار ميکند. پارچه موضوع کار است. يا کفاش براي دوختن کفش، روي چرم کار ميکند. چرم موضوع کار است. بَنّا براي ساختن خانه، روي مصالح ساختماني کار ميکند. مصالح ساختماني موضوع کار است.
حالا آيا انسان ميتواند با دست خالي(البته دست همانند ابزار عمل ميکند اما کارايي کمتري دارد.) بر روي موضوع کار، مشغول ساختن کالاي مورد نظرش باشد؟ ابزار آلاتي که در انجام دادن کار به انسان کمک، و کار ما را آسان ميکنند وسايل کار ميگويند. مانند اره، چاقو، انبردست، پيچگوشي، چکش، ميخ، چرخ خياطي، شاقول، بيل و ...
واقعيت اين است که با دست خالي ميشود بر روي موضوع کار، کار کرد و کالايي توليد نمود اما اين روش بيشتر مربوط به جوامع گذشته(فئودالي، بردهداري، نخستين) بود. در جامعه امروزي اين کار بازدهي بسيار کمي دارد. مانند کندن بوته نخود با دست خالي. اما براي انجام کارهاي پيچيده احتياج به ابزار و وسايل کار پيچيدهتري هست. يعني انسان به وسايل کار احتياج دارد تا بتواند با آنها بر روي موضوع کار، کار کند و آن را تبديل به کالاي مورد نظر سازد. مانند چکش، ميخ، چرخ خياطي، شاقول، بيل و ... بنابراين براي توليد احتياج داريم به:
ادامه دارد
نظرات شما عزیزان: